نمی دونم گفتی بابا یا توهم بود
چند روزی هست که خیلی بیشتر ازهمیشه آواز میخونی و صدا درمیاری،تازگی ها هم جیغ می زنی و چون دیدی تا جیغ می زنی سریع باهات حرف می زنیم و بهت توجه می کنیم هرموقع حوصله ات سر میره یا دوست داری باهات بازی کنیم تک جیغ می زنی و منتظر عکس العمل ما میشی،امروز تو آشپزخونه کارداشتم و هی تک جیغ زدی و هی دیدی خبری از مامان نیست که دیگه عصبانی شدی و پشت هم جیغ زدی منم برای آروم شدنت خودم رو نشون دادم و دالی گفتم، تا می رفتم سرکارم جیغ می زدی و هی من دالی می کردم،دیگه شده بود نوبتی یه جیغ یه دالی،یه جیغ یه دالی....فکرکرده بودی بازیه و هی با خنده جیغ می زدی. تازه بعضی وقت ها منم میشینم کنارت و با هم جیغ می زنیم و بابایی بهمون میخنده امروز عصر...
نویسنده :
مامان و بابا
10:57